پاشنه آشیل سیاست خارجی ایران در منطقه خاورمیانه

به گزارش قالب وبلاگ ها، یک دیپلمات بازنشسته کشورمان، اظهارکرد: مهمترین چالش سیاست خارجی ایران که در واقع به نوعی پاشنه آشیل دستگاه دیپلماسی کشور در منطفه نیز است، نوع روابط و تنظیمات سیاست خارجی کشور در تعامل با همسایگان است.

پاشنه آشیل سیاست خارجی ایران در منطقه خاورمیانه

نصرت الله تاجیک، درگفت و گو با قالب وبلاگ ها در پاسخ به این سوال که به نظر وی مهمترین چالش های ایران در غرب آسیا در سال 1399 چه مسائلی بوده و ایران به چه میزان توانسته این چالش ها را مدیریت و یا حل نماید، گفت: به نظر من مهمترین چالش سیاست خارج ایران در سال 1399 و همچنین در سال های اخیر که به نوعی به پاشنه آشیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به صورت عام و به صورت خاص در منطقه تبدیل شده است نوع تنظیمات روابط سیاست خارجی ایران در تعامل با همسایگان است.

مزیت های نسبی مان در منطقه را به مزیت های رقابتی در نوع تعامل با همسایگان مان در عرصه سیاست خارجی تبدیل ننموده ایم

سفیر پیشین ایران در اردن، با بیان اینکه ما با 15 کشور همسایه هستیم ولی به نظر می رسد که سیاست چندان موفقی در چند سال گذشته در نوع تعامل با آن ها نداشته ایم، ادامه داد: ایران در همسایگی 15 کشوری واقع شده است که هر کدام دارای نظام های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستند و ما به دلایل مختلف از جمله نوع سیاست خارجی مان و بعضی از مسائل داخلی از جمله نحوه تصمیم سازی، ضعف در گردش اطلاعات بین نهادهای دخیل در تصمیم گیری در عرصه خارجی و ضعف مان در انجام کارهای بین بخشی و اهداف متنوعی که هر کدام از دستگاه های دخیل در امر سیاست خارجی دنبال می نمایند که بعضا این اهداف در تعارض با یکدیگر هستند نتوانسته ایم مزیت های نسبی مان را در منطقه به مزیت های رقابتی در نوع تعامل با همسایگان مان در عرصه سیاست خارجی تبدیل کنیم.

وی با بیان اینکه نوع تعامل ایران با همسایگان جنوبی اش به خاطر اینکه آن ها در منطقه ژئوپلیتیکی قرار دارند و مسائل این منطقه با مسائل دنیای پیوند می خورد، مهمتر از نوع تعامل با 9کشور همسایه دیگر در غرب، شرق و شمال کشور است، اضافه نمود: اگر نتوانیم سیاست متوازن و بدون تنشی با شش کشور همسایه جنوبی مان در خلیج فارس داشته باشیم این موضوع به یک چالش عظیم تبدیل می شود و در واقع پاشنه آشیل سیاست خارجی ایران درمنطقه به این بخش برمی شود.

تاجیک با بیان اینکه متأسفانه در این مدت نتوانسته ایم چالش های موجود در نوع تعامل مان با کشورهای همسایه مان از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس را به خوبی مدیریت کنیم و یا آنها را حل کنیم، اضافه نمود: متاسفانه در این سال ها یک روابط شکوفا در زمینه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با همسایگانمان نداشته ایم و بیشتر توان سیاست خارجی کشور در چند سال اخیر معطوف به موضوع هسته ای و رو دررویی ایران و آمریکا بوده و این دو مقوله دیگر توانی برای سیاست خارجی کشور برای پرداختن و توجه به موضوعات دیگر نگذاشته اند.

چه عوامل منطقه ای و فرامنطقه ای در ایجاد چالش برای ایران در منطقه غرب آسیا موثر بوده اند؟

این دیپلمات بازنشسته کشورمان در پاسخ به این سوال که به نظر وی چه عوامل منطقه ای و فرامنطقه ای در ایجاد چالش برای ایران در منطقه غرب آسیا موثر بوده است، توضیح داد: به نظر می رسد بیشترین نقش را عوامل درون منطقه ای ایفا نموده اند. البته این به این معنا نیست که تأثیر عوامل برون منطقه ای را در نظر نگیریم. آن ها نیز تأثیرگذار هستند ولی اگر یک روابط منضبط و یک الگوی رفتاری معین و یک سناریوی قابل تحقق در تعامل با همسایگانمان داشته باشیم به گونه ای که منافع همه کشورهای منطقه تأمین و بهم گره زده شود، در آن صورت عوامل فرامنطقه ای خیلی نمی توانند در مسائل منطقه دخیل باشند و یا وزن کمی خواهند داشت.

وی ادامه داد: وقتی در درون منطقه در عرصه ایجاد توازن خواسته ها یا اهداف، تعاملات دو یا چند جانبه و یا تحقق سیاست هایمان ضعف باشیم و تعاملات مان به گونه ای باشد که به حق و ناحق همسایگانمان نتوانند این سیاست ها را هضم نمایند این خود باعث می شود که عوامل برون منطقه ای از شرایط سوء استفاده نمایند و نقش و قدرت بیشتری در بهم زدن توازن و تعاملات منطقه ای ایفا نمایند.

سفیر پیشین ایران در اردن با بیان اینکه در دوران ترامپ شاهد بودیم که او با سوءاستفاده از شرایطی که در منطقه وجود داشت، کوشش کرد که توازن و چهره ژئوپلیتیکی منطقه را به ضرر ایران تغییر دهد، ادامه داد: ولی در مجموع بیشترین تأثیرات به عوامل درون منطقه باز می شود و مسائل فرامنطقه ای در درجه دوم اهمیت واقع شده است.

بعضی از کشورهای مجاور، حل مسائل ایران با دنیا را به ضرر خود می دانند

تاجیک اضافه نمود: در خصوص عوامل درون منطقه ای نیز بخشی از این موضوع به نوع سیاست ها، رفتارها و تعاملات ما به عنوان یک کشور تاریخی، عظیم، قدرتمند و تاثیر گذار باز می شود و قسمتی از آن نیز به رفتار کشورهای مقابل ما از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس. چون در یک منطقه توسعه نیافته قرار داریم، بعضی از کشورهای مجاور حل مسائل ایران با دنیا را به ضرر خود می دانند و سعی در تخریب روابط ما با جامعه بین المللی دارند و در این چارچوب می بینیم بعضی از کشورهای منطقه از جمله عربستان از توان اقتصادی و اقتصادی خود استفاده نموده و کوشش می نماید که چالش ها و مسائلی را بر سر راه تعاملات ما در منطقه و حتی در صحنه بین المللی ایجاد کند.

سفیر پیشین ایران در اردن در پاسخ به این سوال که آیا تغییرات اخیر در دولت در آمریکا بر کاهش یا افزایش چالش های ایران در منطقه غرب آسیا تأثیرگذار خواهد بود، اظهار کرد: ترامپ با توجه به نوع سیاست هایش در مدت حضورش در کاخ سفید کوشش کرد که یک فرایند تخریبی را در روابط ایران با کشورهای منطقه و کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان بوجود آورد و بعضی از این کشورها نیز این امید را داشتند که سیاست های ترامپ باعث فروپاشی ایران می شود لذا هر آنچه که از دست شان بر می آمد برای فشار و تخریب ایران به کار بستند.

نباید به گونه ای عمل کنیم که بایدن به سعودی ها نزدیکتر از میزانی شود که اقتضای روابط استراتژیک دو کشور است

وی با بیان اینکه سیاست های ترامپ در منطقه غرب آسیا باعث بحرانی تر شدن شرایط در این منطقه شد، ادامه داد: در خصوص سیاست دولت بایدن در غرب آسیا هنوز زود است که به صورت صریح اظهار نظر کنیم زیرا این دوران وزن کشی بین دو کشور است و هنوز تلاطم وجود دارد و روابط پایدار نشده است. ولی باید به این موضوع توجه داشت که دولت بایدن به بازگشت به برجام ابراز تمایل نموده است و نگاهش به رقیبان منطقه ای ایران از جمله عربستان همچون نگاه ترامپ نیست و دارای ملاحظاتی نسبت به نوع عملکرد حاکمان سعودی در زمینه های مختلف از جمله مسائل حقوق بشری و یا جنگ یمن است و این خود یک فرجه است و باید دید در نهایت به چه سمت و سویی سوق داده می شود ولی ما در این زمینه نفیا یا اثباتا می توانیم نقش تخریبی یا سازنده داشته باشیم. به عبارت دیگر ما نباید به گونه ای عمل کنیم که بایدن به سعودیها نزدیکتر از میزانی شود که اقتضای روابط استراتژیک دو کشور است. و یا به عبارت دیگر ما نباید اجازه دهیم و یا الگوی رفتاریمان به نحوی باشد که آنها هزینه بهبود روابطشان را از جیب ما تامین نمایند!

بایدن قدرت یارگیری اش علیه ایران بسته به رفتار و تصمیمات ما به تدریج افزایش پیدا می نماید

وی همچنین گفت: البته من فکر می کنم که در صورت ایجاد تغییری در نوع روابط ایران و آمریکا، وزن این موضوع آنقدر زیاد خواهد بود که در برابر آن نوع تعامل کشورهای عربی با آمریکا چندان از وزنی برخوردار نخواهد بود. البته نمی توان یک واقعیت را نیز فراموش کرد که ترامپ بدلیل اشتباهاتش در زمینه برجام قدرت یارگیری خود را از دست داده بود و بالعکس این ما بودیم که قدرت اجماع سازی علیه او پیدا نموده بودیم. الان و در سالهای آینده این مقوله برعکس است. و بایدن قدرت یارگیری اش علیه ایران بسته به رفتار و تصمیمات ما به تدریج افزایش پیدا می نماید.

مهمترین چالش های ایران در سال 1400 در عرصه غرب آسیا و خاورمیانه چه مسائلی خواهد بود؟

تاجیک همچنین در پاسخ به این پرسش که به نظر وی مهمترین چالش های ایران در سال 1400 در عرصه غرب آسیا و خاورمیانه چه مسائلی خواهد بود؟ گفت: مانند سال 1399 مهمترین چالش ایران در سال 1400 به نوع تعامل کشور با کشورهای منطقه و همسایگان باز می شود. اگر چه بهدلیل اوضاع کرونائی دنیا و درون گرا شدن کشورها، سال 1400 برای خاورمیانه سال تغییر و تحول گسترده ای نخواهد بود، اما شرایط بین المللی و منطقه ای نیز به عنوان عوامل خارجی و محیطی می توانند تاثیر زیادی بر آینده تحولاتی که ایران در آنها نقش دارد، در 1400 داشته باشند. ما در منطقه ای لرزان و ژله ای زندگی میکنیم و هر آن ممکن است، اتفاقی در آن رخ دهد که کل معادلات را تغییر دهد. اما فارغ از چنین استثنایی به دلیل مسائل ساختاری و عارضی چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی، ایران ممکن است نتواند به سرعت لازم خود را با سیر تحولات و اتفاقاتی که در عرصه ژئوپلیتیکی و یا سیاسی به وقوع می پیوندد، تطبیق دهد. این عدم تطابق سریع ممکنه عامل مشخص نماینده ای در تحولات سال آینده باشد.

وی ادامه داد: در این عرصه توجه به نقش بازیگران فرامنطقه ای نیز مهم است. کشورهایی چون آمریکایی دارای اهداف و منافعی در منطقه هستند و نوع رفتار و سیاست های آن ها نیز در آینده منطقه تأثیرگذار است. باید به یاد داشته باشیم ترامپ روابط درون منطقه ائی را شخم زده و بعید است تا سالیان دراز این اوضاع التیام پیدا کند.

تاجیک اضافه نمود: اگر دولت بایدن تصمیم بگیرد که اولویت 11 سپتامبری که توسط دولت های قبلی این کشور اتخاذ شده بود و ترامپ از آن حداکثر سوء استفاده را کرد و باعث فروش بیشتر تسلیحات آمریکایی به کشورهای منطقه و نیز حضور گسترده تر نظامی آمریکا در غرب آسیا شده را عوض کند و از دیگر سو اهداف و منافع ایران در عرصه سیاست خارجی را امنیتی نکند و نقش و قدرت ایران را در منطقه بپذیرد این خود بهترین شرایط را برای تعامل با آمریکا فراهم می نماید که روی حل مسائل ایران و همسایگان جنوبی و سایر همسایگان تاثیر گذار خواهد بود. چینی ها و حتی روس ها نیز در صدد هستند به وسیله اقتصادی و یا سیاسی نقش پر رنگ تری در منطقه داشته باشند که از سوئی به تعدد بازیگران منجر می شود که کار را برای ما سخت میکند، زیرا ما بیشتر دوست داریم بازیهای سیاسی خطی باشد و نه منحنی و چند جانبه! اما از سوی دیگر اینها به نوعی دوستان ما در سیاست خارجی هستند! و حتی اروپا نیز در دوران پسا ترامپ بدش نمی آید در منطقه نقش بیشتری بازی کند!

این دیپلمات بازنشسته کشورمان همچنین ادامه داد: این موضوع نیز مهم است که ما کشورهای موثر در منطقه را در مقابل خود نداشته باشیم و این زمینه فراهم شود که چهره ژئوپلیتیک منطقه با حضور کشورهای منطقه به توازن برسد.

سناریوی نامطلوب

تاجیک تاکید نمود: اگر معادلات داخلی ایران ثابت فرض شود و تنظیمات سیاست خارجی کشور در تعامل با همسایگانمان هم مانند 1399 باشد و نتوانیم مسائل دو جانبه مان را با آمریکا سروسامان بدهیم، همچنان شرایط در منطقه بحرانی خواهد بود و ثباتی مشاهده نخواهیم کرد و این یک سناریوی نامطلوب است که باید از آن پرهیز کنیم.

منبع: خبرگزاری ایسنا

به "پاشنه آشیل سیاست خارجی ایران در منطقه خاورمیانه" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "پاشنه آشیل سیاست خارجی ایران در منطقه خاورمیانه"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید