نقد سریال The Witcher: Blood Origin

به گزارش قالب وبلاگ ها، امروزه تقریبا هر سرویس آنلاین و شبکه ای سریال فانتزی خودش را دارد. نتفلیکس نیز توانسته با سریال ویچر (The Witcher) با بازی هنری کویل (Henry Cavill) در نقش اصلی در این زمینه بسیار پیروز عمل کند. علاوه بر این سریال نیز انیمیشنی به نام ویچر: کابوس گرگ (The Witcher: Nightmare of the Wolf) و بعلاوه مینی سریال ویچر: منشاء خون (The Witcher: Blood Origin) در این فرنچایز ساخته شده است.

نقد سریال The Witcher: Blood Origin

همانند انیمیشن، مینی سریال ویچر: منشاء خون پیش درآمدی برای سریال اصلی به شمار می رود و در آن، داستان ادغام دنیا ها و خلق اولین ویچر در حدود 1200 سال قبل از اتفاقات سریال اصلی روایت می گردد. در این مینی سریال، شخصیت جسکیر بازی جوئی بیتی (Joey Batey) راوی داستان این جنگجویان در گذشته است.

برای کسانی که به خوبی با دنیای ویچر آشنایی دارند، سریال ویچر: منشاء خون می تواند جالب توجه باشد. این سریال کوشش اندکی برای آشنایی بیننده ها با این دنیا می نماید و انتظار دارد که شما از قبل با شخصیت های جسکیر و گرالت آشنا باشید. همین نیز سبب شده تا بیننده هایی جدیدی که تا به امروز سریال اصلی را ندیده اند، نتواند به خوبی با این اثر ارتباط برقرار نمایند.

جذبه اندک بازیگران و تعداد کم قسمت ها

داستان سریال ویچر: منشاء خون سرشار از ماجراجویی و جستجو است اما بازیگران این سریال آن جذبه و گیرایی هنری کویل در سریال اصلی را ندارند. هر چند، سوفیا براون (Sophia Brown) توانسته به خوبی نقش جنگجویی به نام آیلی را بازی کند اما پویایی بین شخصیت های داستان که به عنوان گروهی از قهرمانان در کوشش هستند، آن تاثیرگذاری لازم را ندارد و از لحاظ احساسی ضعیف به نظر می رسد.

بخش عمده ای از مسائل سریال ویچر: منشاء خون به علت آن است که این سریال تنها چهار قسمت دارد چراکه سرویس آنلاین نتفلیکس پس از اینکه دستور ساخت 6 قسمت را داده بود، تعداد قسمت های این اثر را به چهار کاهش داده بود. همین نیز سبب شده تا سریال فرصت کافی برای معرفی خوب تمام شخصیت های خود نداشته باشد.

عدم توسعه مناسب کاراکترها

از میان هفت قهرمان اصلی سریال ویچر: منشاء خون، کاراکترهایی که بیشترین ارتباط را با بیننده ها می گیرند، فقط شخصیت آیلی با بازی سوفیا براون و شخصیت فال با بازی لارنس اوفوارین (Laurence OFuarain) هستند. این در حالی است که هیچ کدام از پنج شخصیت اصلی دیگر آن طور که باید قانع نماینده و مجذوب کننده نیستند.

به عنوان مثال، سریال با ایده جادوی هرج و مرج بازی می نماید اما هرگز آن طور که باید به پویایی جادو و جادوگران عمیق نمی گردد. از سوی دیگر، یک شخصیت تک بعدی را به عنوان شخصیت شرور داستان معرفی می نماید و این در حالی است که دیگر شخصیت ها نیز تنها برای پیش بردن داستان مورد استفاده قرار گیرند و آن طور که باید توسعه پیدا نکردند. سریال زیاد در گذشته شخصیت هایی همانند ملدورف با بازی فرانچسکا میلز (Francesca Mills) یا اسکیان با بازی میشل یئو (Michelle Yeoh) عمیق نمی گردد و تنها نگاهی اجمالی را ارائه می نماید.

داستان عاشقانه ضعیف

سریال ویچر: منشاء خون گروهی از قهرمانان را به تصویر می کشد اما به جای آنکه روی رفاقت بین این کاراکترها متمرکز گردد، بیشتر وقت خود را صرف رابطه عاشقانه میان دو شخصیت آیلی و فال می نماید و همین نیز سبب شده تا سریال آن طور که باید پیروز نباشد. در حقیقت، سریال حتی این داستان عاشقانه را نیز به شکل پیروزی روایت ننموده که بیننده ها را به خودش جلب کند و علت آن نیز تعداد قسمت های اندک سریال است.

سریال ویچر: منشاء خون در داستان خود این پتانسیل را داشت که داستان عاشقانه خوبی را روایت کند اما به علت تعداد کم قسمت ها و بعلاوه کوشش سریال برای پرداختن به جنبه های سیاسی این سرزمین، معرفی شخصیت های دیگر و بعلاوه پرداختن به رویداد ادغام دنیا ها، فرصت کافی را نداشته و باعث شده تا این پتانسیل از بین برود.

پیروزیت نصف و نیمه سریال

هدف سریال ویچر: منشاء خون بازگو کردن داستان اولین ویچر و بعلاوه شرح دادن در خصوص ادغام دنیا ها است و در این زمینه تنها به صورت نصف و نیمه پیروز بوده است. سریال در روایت کردن داستان اولین ویچر پیروز عمل نموده اما در زمینه ادغام دنیا ها این گونه نیست و نتوانسته آن طور که باید آن را به تصویر بکشد.

سریال ویچر: منشاء خون با وجود اینکه از فرض داستانی بسیار خوبی بهره می برد اما نتوانسته آن طور که باید این داستان را روایت کند. از سوی دیگر، یکی از علت پیروزیت سریال های فانتزی همانند سریال ویچر حضور کاراکترهای غنی و پیچیده ای است که به خوبی در نقش های قهرمان و شرور جای می گیرند و سریال ویچر: منشاء خون نیز سعی داشته تا همین روند را ادامه بدهد اما با شکست روبه رو شده است.

شخصیت های شرور سریال ویچر: منشاء خون نیمه کاره احساس می شوند و همین نیز باعث شده تا اهداف آن ها چندان قانع نماینده نباشند و نتوانند توجه بیننده ها را جلب نمایند. در خاتمه، لذت بردن شما از تماشای سریال ویچر: منشاء خون بستگی به شیفتگی و وابستگی شما نسبت به دنیا ویچر دارد و در صورتی که بتوانید مسائل داستانی آن را نادیده بگیرد، می توانید لذت بیشتری از تماشای این مینی سریال تازه ببرید.

منبع: فوت و فن / collider.com

به "نقد سریال The Witcher: Blood Origin" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نقد سریال The Witcher: Blood Origin"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید