28 کیلو کاهش وزن در 100 روز
به گزارش قالب وبلاگ ها، راستش، وقتی در پانزدهم بهمن ماه سال گذشته روی ترازو رفتم و دیدم که وزن ام به 128 کیلوگرم رسیده، ترس از چاقی و عوارض متعدد آن به سراغ ام آمد و تصمیم گرفتم برای لاغر شدن و رسیدن به وزن ایده آل، پیش یک متخصص تغذیه بروم. این شد که به دکتر کشاورز مراجعه کردم و ایشان هم با رژیمی که برای ام ترتیب دادند، توانستند به من یاری نمایند در 3 ماه و 10 روز، 28 کیلوگرم از وزن خودم را پایین بیاورم و به 100 کیلوگرم برسم.
28 کیلو کاهش وزن در 100 روز
نویسنده:ندا احمدلو
میزگرد هفته نامه سلامت درباره کاهش وزن آقای داوود مرسومی با حضور دکتر سیدعلی کشاورز، متخصص تغذیه و رژیم درمانی، دکتر احمدرضا جمشیدی، فوق تخصص روماتولوژی و دکتر احمد باقری مقدم، متخصص طب ورزشی
آقای داوود مرسومی، متولد سال 1358، متأهل، دانشجوی مهندسی برق، با 128 کیلوگرم وزن و 179 سانتی متر قد، توانسته ظرف مدت 3 ماه و 10 روز 28 کیلوگرم از وزن اش را کم کند و بشود 100 کیلو. مزایا و معایب این رژیم را از زبان خود آقای مرسومی و کارشناسان بخوانید.
داوود مرسومی جودوکاری که توانسته از 128 کیلو به 100 کیلو برسد، می گوید:
ورزش حرفه ای را که کنار گذاشتم، چاق شدم!
آقای مرسومی! چند کیلو بودید که به دکتر کشاورز مراجعه کردید؟
راستش، وقتی در پانزدهم بهمن ماه سال گذشته روی ترازو رفتم و دیدم که وزن ام به 128 کیلوگرم رسیده، ترس از چاقی و عوارض متعدد آن به سراغ ام آمد و تصمیم گرفتم برای لاغر شدن و رسیدن به وزن ایده آل، پیش یک متخصص تغذیه بروم. این شد که به دکتر کشاورز مراجعه کردم و ایشان هم با رژیمی که برای ام ترتیب دادند، توانستند به من یاری کنند در 3 ماه و 10 روز، 28 کیلوگرم از وزن خودم را پایین بیاورم و به 100 کیلوگرم برسم.28 کیلو کاهش وزن برای این مدت کوتاه، زیاد نیست؟
خب، چرا. البته خود دکتر کشاورز هم با چنین کاهش وزنی موافق نبودند اما من اصرار داشتم که هرچه سریع تر وزن ام را پایین بیاورم و ایشان هم یک رژیم اصولی برای ام تجویز کردند.با این کاهش وزن ناگهانی مسئله ای برای تان پیش نیامد؟
نه. حتی مسائل قبلی ام هم رفع شد.چه مسائلی؟
راه رفتن و کار کردن برای ام سخت شده بود. وقتی به پیاده روی می رفتم، احساس می کردم خیلی به زانوها و پاهایم فشار وارد می شود. زانودرد خیلی اذیت ام می کرد و کم کم داشتم به این نتیجه می رسیدم که نکند در حال ابتلا به آرتروز باشم. برای همین دوست داشتم زود لاغر شوم و دوباره سلامت ام را به دست بیاورم. حالا که 28 کیلو از وزن ام کم شده احساس خوبی دارم. حس می کنم سبک تر شده ام و راه رفتن برای ام مثل پرواز روی ابرها است. دیگر هنگام پیاده روی و کار هم زانوهای ام درد نمی گیرند.علت اصلی چاق شدن تان چه بود؟
من سال ها به صورت حرفه ای ورزش می کردم. یعنی حدود 12 سال در رشته جودو مشغول به فعالیت بودم اما بعد از ازدواج و به علت برخی مسائل و اینکه دیگر مسوولیت یک زندگی بر دوش ام بود، مجبور شدم ورزش را کنار بگذارم. وقتی حرفه ای ورزش می کردم، خورد و خوراک خوبی داشتم اما بعد از کنار گذاشتن ورزش، عادت پرخوری از سرم نیفتاد و فکر می کنم همین، علت چاقی ام شد.ازدواج تان هم تأثیری در اضافه وزن تان داشت؟
نمی دانم، شاید! من یک سال و نیم بعد از ازدواج چاق شدم و شاید این آرامش به وجود آمده در زندگی ام هم در چاق شدن من مؤثر بوده باشد اما فکر می کنم کنار گذاشتن ورزش و پرخوری، نقش پررنگ تری در چاق شدن ام داشت.گفتید که پیش از رژیم آدم خوش خوراکی بوده اید. پس باید رژیم گرفتن برای تان خیلی سخت باشد. چه طور با آن کنار آمدید؟
اتفاقاً رژیم ام اصلاً سخت نبود. من در طول مدت رژیم اصلاً اذیت نشدم و گرسنگی هم نکشیدم. فقط اوایل کمی برای ام سخت بود اما بعد از مدت کوتاهی عادت کردم و هنوز هم دارم براساس آن رژیم پیش می روم و دیگر سخت ام نیست.مگر رژیم تان چطور بود؟
همه چیز می خوردم اما به مقدار. ایشان تنها مصرف سرخ کردنی ها، شیرینی جات و چربی های مضر را برای ام ممنوع کردند و از من خواستند که بیشتر سبزیجات و غذاهای آب پز بخورم. بنابراین تمام گروه های غذایی که برای حفظ سلامت ام لازم بودند به مقدار مناسب در سبد غذایی ام بود و به همین علت من در این مدت دچار هیچ مسئله ای نشدم.دارو یا مکملی هم برای تان تجویز شد؟
بله. دکتر در اوایل کار برخی داروها را برای کم شدن اشتهای ام به من دادند و خوردن برخی مکمل های پروتئینی را هم برای ام مناسب دانستند.حالا که جودو را کنار گذاشته اید، ورزش دیگری هم نمی کنید؟
به صورت حرفه ای و مداوم که نه، اما دکتر کشاورز 30 دقیقه ورزش و پیاده روی روزانه را جزو رژیم ام قرار داده اند که حتما آن را هر روز انجام می دهم.سابقه چاقی در خانواده تان داشتید؟
بله. تقریباً همه ما استعداد چاق شدن داریم و مادر و برادرم هم که اضافه وزن دارند، شاید با لاغر شدن من تشویق شوند که وزن شان را پایین بیاورند تا سلامت شان به خطر نیفتد!حالا قرار است این رژیم تان تا کی ادامه داشته باشد؟
تا وقتی که به وزن ایده آل خودم، یعنی 83 کیلوگرم، برسم. من اصلاً با رژیم مسئله ای ندارم و فکر می کنم که چون انگیزه ام بالاست، خیلی زود به وزن دلخواه ام می رسم و آن زمان تمام کوشش ام را هم خواهم کرد که در آن وزن باقی بمانم.نگاه اول/ دکتر سید علی کشاورز که رژیم آقای مرسومی را برای هر کسی مناسب نمی داند، می گوید:
ازدواج به دو علت چاق تان می نماید!
آقای دکتر! داوود مرسومی وزن زیادی را در مدت کوتاهی کم نموده. درصد برگشت پذیری این کاهش ناگهانی وزن نمی تواند بالا باشد؟
ببینید، معمولاً افرادی که وزن شان بالاست و تصمیم می گیرند که لاغر شوند، اصرار زیادی دارند که هرچه سریع تر وزن خود را پایین بیاورند مانند همین آقای مرسومی. خود من هم در ابتدا با اینکه ایشان این قدر وزن شان را کم کنند موافق نبودم اما وقتی که او خیلی اصرار کرد و گفت که می تواند این کار را انجام دهد، من هم پذیرفتم و یک رژیم 1500 کالری برای اش چیدم تا مسئله ای هم سر راه اش قرار نگیرد. به طور کلی کاهش وزن های ناگهانی چندان مورد پسند من نیست و احتمال برگشت پذیر بودن شان هم زیاد است. ولی این احتمال می تواند با میل و انگیزه خود فرد و مشورت او با یک متخصص پیش از هر اقدامی کم رنگ تر شود. اگر افراد تحت نظر متخصص و به صورت اصولی وزن شان را کم کنند، امکان برگشت وزن در آنها هم کمتر می شود.ولی پایداری وزن در این نوع کاهش وزن کمتر است. نه؟
بله. هرچه وزن آرام تر کم شود، پایداری بیشتری هم خواهد داشت و نگرانی فرد هم برای دوباره چاق شدن اش کمتر خواهد بود.علت تجویز مکمل های غذایی برای ایشان چه بوده؟
همان طور که گفتم، من یک رژیم 1500 کالری به ایشان دادم که بتواند کلیه نیازهای اساسی بدن اش را تأمین کند. در کنار این رژیم از دو مکمل فیبر و پروتئین هم برای او استفاده کردم. مکمل فیبری 40 درصد که از سبوس گندم و جو بود و انرژی زیادی نداشت ولی در عوض خوردن اش باعث می شد که حجم معده او پر شود و اشتهای اش پایین بیاید. خوردن مکمل پروتئینی 35 درصد هم باعث می شد که آقای مرسومی برای مدت زمان بیشتری سیر بماند و به سمت خوراکی های پرکالری کشیده نشود. در این محصولات معمولا چربی ناچیزی وجود دارد و آنها انرژی کم و سیری بالایی به مصرف کنندگان شان می دهند و باعث می شوند که فرد در طول رژیم مدام احساس ضعف و گرسنگی نکند و در نتیجه رژیم اش را کنار نگذارد.پس به همین دلیل، آقای مرسومی گفتند که در این رژیم اصلا گرسنگی نکشیدند؟
بله. ضمن اینکه من انواع میوه ها را هم به مقدار کافی در رژیم او گنجانده بودم و کار و فعالیت روزانه اش را هم در نظر گرفتم. به عقیده بنده، رژیم اصولی رژیمی است که فرد در آن احساس گرسنگی و آزار نکند.30 دقیقه ورزش روزانه برای داوود مرسومی لازم بود؟
صددرصد! 30 دقیقه ورزش کردن حداقل مدتی بود که من به او پیشنهاد کردم. به اعتقاد من، کم شدن وزن، میسر نمی شود مگر اینکه فرد در کنار رژیم غذایی اش فعالیت های مختلف هوازی مانند پیاده روی یا شنا کردن را هم انجام دهد. طول مدت این ورزش ها هم به وقت فرد بستگی دارد. من به آقای مرسومی گفتم که اگر می تواند روزی 2 تا 3 ساعت ورزش هوازی انجام دهد اما همان طور که در توضیح حال ایشان خواندید، او هم دانشجو است، هم سر کار می رود و هم باید به اوضاع خانه اش رسیدگی کند. بنابراین همین نیم ساعت ورزش روزانه 0مداوم هم برای اش خوب و مؤثر خواهد بود.آقای مرسومی گفتند که باید حدود 15کیلوی دیگر لاغر شوند تا به وزن ایده آل خود برسند. آیا ادامه راستا کاهش وزن او با همین سرعت طی خواهد شد؟
خیر. توصیه من به او این بود که ادامه راه را کمی ملایم تر سپری کند چون هرچه سرعت کاهش وزن کمتر باشد، دستگاه گوارش هم راحت تر می تواند با شرایط به وجود آمده کنار بیاید و این طوری به نفع فرد است. ضمناً، اگر داوود مرسومی با سرعت کمتری این مقدار از وزن اش را کم کند، شانس بیشتری برای پایداری وزن خود به دست خواهد آورد.آقای دکتر! ایشان احساس می نماید که کنار گذاشتن ورزشی که به صورت حرفه ای انجام می داده، مهم ترین علت چاق شدن اش بوده است. شما این را قبول دارید؟
بله. متأسفانه اضافه وزن و چاقی مشکل بیشتر ورزشکاران حرفه ای است که پس از مدتی بنا به هر علتی دست از ورزش کردن می کشند. ترک کردن ورزش در آنها به معنای کم شدن فعالیت فیزیکی منظم بدن شان است و با کم و محدود شدن این گونه فعالیت ها، آنها باید حجم کالری دریافتی روزانه شان را به وسیله خوردن غذا هم کم کنند که بیشتر ورزشکاران این امر را نادیده می گیرند و بنابراین بعد از مدت کوتاهی که از میادین ورزشی دور ماندند، وزن شان بالا می رود.راه رهایی افرادی مثل آقای مرسومی از این نوع چاقی ها چیست؟
اینکه بعد از کنار گذاشتن ورزش حرفه ای، حداقل پیاده روی و نرمش های سبک روزانه را کنار نگذارند و حجم غذای شان را هم پایین بیاورند و غذاهای پرحجم و کم کالری مثل سالاد بدون سس یا سبزیجات بخارپز شده را در رژیم غذایی شان بگنجانند. ضمن اینکه مصرف مواد غذایی پرکالری مثل نان، برنج، شیرینی جات و چربی های مضر را هم به حداقل برسانند.ایشان می گویند که بیشتر اعضای خانواده شان استعداد چاقی دارند. آیا چاقی هم می تواند ارثی و ژنتیکی باشد؟
البته که می تواند! عامل حدود 40 درصد از چاقی ها وراثت است و 60 درصد هم عوامل بیرونی و محیط اطراف و تغذیه نادرست باعث چاق شدن افراد می شود. ما می توانیم عوامل محیطی یا سبک زندگی افراد چاق را اصلاح کنیم اما متأسفانه گریزی از وراثت در چاقی وجود ندارد.خیلی از زوج های جوان از چاق شدن پس از ازدواج شکایت دارند! واقعاً چه رازی پشت پرده این اضافه وزن بعد از تأهل وجود دارد؟
راست اش را بخواهید ازدواج به دو علت می تواند افراد را چاق کند؛ اول اینکه یک آرامش نسبی در زندگی طرفین، بعد از ازدواج به وجود می آید که همین آرامش روانی می تواند چه زن و چه مرد را دچار اضافه وزن کند و دوم اینکه افراد مجرد تقریباً نظمی در زندگی شان ندارند و هرجا هرچیزی و در هر ساعتی که دم دست شان باشد می خورند و بخور و نخور برای آنها اولویتی در زندگی ندارد. در حالی که وقتی همین افراد مجرد ازدواج می کنند و صاحب خانواده می شوند، دیگر همه کارهای شان از جمله خوردن غذا با نظم و برنامه صورت می گیرد و این هم می تواند عامل دیگری برای چاق شدن آنها محسوب شود.توصیه آخرتان به افرادی که دوست دارند مانند آقای مرسومی خیلی زود وزن شان را پایین بیاورند چیست؟
به رغم اینکه من به خواست و اصرار زیاد خود داوود مرسومی برنامه ای برای لاغر شدن او در کوتاه مدت چیدم ولی به هیچ عنوان این روش کاهش وزن را به دیگران توصیه نمی کنم. نظر شخصی بنده به عنوان یک متخصص تغذیه و رژیم درمانی این است که هرچه کاهش وزن ملایم تر و متعادل تر باشد، امکان پایداری اش هم بیشتر خواهد بود.نگاه دوم/ دکتر احمدرضا جمشیدی/ فوق تخصص روماتولوژی عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
10درصد کاهش وزن = 50 درصد کاهش آرتروز
یکی از فاکتورهای خطرساز برای ابتلا به آرتروز، وزن زیاد است و اگر فردی مبتلا به آرتروز پیشرفته باشد علایم و درد بیماری با بالا رفتن وزن اش تشدید خواهد شد اما این حرف ها به معنی این نیست که تنها افراد چاق آرتروز زانو می گیرند و آنهایی که لاغر هستند می توانند مطمئن باشند که این بیماری به سراغ شان نخواهد آمد. آرتروز می تواند علاوه بر چاقی به علت پیری غضروف ها هم به وجود بیاید. وقتی که مفصل زانو وزن زیادی را تحمل می نماید یا در اثر افزایش سن به مرور ساییده می شود و از بین می رود، فرد به آرتروز مبتلا می شود و درد ناشی از این بیماری هم بستگی به کاری دارد که او روزانه از این مفصل اش می کشد. مثلا آقای مرسومی وقتی که چاق تر بوده هنگام کار و پیاده روی بیشتر احساس زانودرد می نموده و این شدت درد به خاطر فشار ناشی از وزنی بوده که به مفاصل زانوان اش تحمیل می شده است و او بعد از لاغر شدن دیگر مشکل زانودرد نداشته چون یکی از عوامل ابتلا به آرتروز یعنی چاقی را در خودش از بین برده است.به طور کلی اگر همه افرادی که اضافه وزن دارند، بتوانند 10 درصد از وزن بدن شان را کم کنند، می توانند خطر و درد ناشی از ابتلا به آرتروز را تا 50 درصد در خودشان پایین بیاورند و به همین سادگی بر این بیماری و دردی که فکر می کنند درمانی ندارد و باید آن را تحمل کنند غلبه کنند. از طرفی وقتی که تحرک افراد کم می شود، وزن آنها هم بالا می رود مانند آقای داوود مرسومی که ورزش را کنار گذاشت و چاق شد. افزایش وزن هم کم تحرکی را در پی دارد و این چرخه معیوب اضافه وزن و کم تحرکی در یک فرد چاق، مدام تکرار خواهد شد و تا وقتی که او خودش نخواهد نمی تواند این چرخه مشکل آفرین را متوقف کند. افراد کم تحرک، افسرده هم می شوند و این افسردگی، پرخوری و چاقی را برای شان به همراه دارد.
پس اگر احساس کردید که وزن تان در حال افزایش است، فعالیت های بدنی خود را زیاد کنید تا دچار چاقی و آرتروز زانو نشوید. اگر هم که زانودرد گرفتید، ورزش هایی مثل دوچرخه سواری یا دویدن روی سطوح شیب دار را انجام ندهید و در عوض روی سطوح صاف بدوید و سایر ورزش های هوازی را انجام دهید.
نگاه سوم/ دکتر احمد باقری مقدم/ متخصص طب ورزشی
بروید سراغ ورزش های هوازی!
همان طور که در گفتگوی آقای داوود مرسومی خواندید، ایشان علت چاق شدن خود را کنار گذاشتن ورزش حرفه ای خود عنوان کردند که این ادعای او می تواند تا حدودی درست باشد. می گویم تا حدودی چون کنار گذاشتن ورزش نمی تواند به تنهایی عامل اصلی چاق شدن افراد باشد و اگر فردی مثل آقای مرسومی سبک زندگی اش را بعد از رها کردن جودو تغییر می داد و سعی می کرد که با توجه به شرایط به وجود آمده شیوه خورد و خوراک اش را عوض کند، دیگر مجبور نبود که با اضافه وزن دست و پنجه نرم کند. در هر صورت توصیه من به افرادی که مانند بیمار ما، بعد از مدت ها فعالیت حرفه ای، از ورزش کردن به هر علتی دست کشیده اند این است که به منظور پیشگیری از اضافه وزن و عوارض آن، ورزش های هوازی مانند دویدن روزانه را انجام دهند.این عزیزان اگر روزی تنها یکی، دو ساعت را به خود و سلامت شان اختصاص دهند، می توانند به پیاده روی بروند یا دوچرخه سواری کنند. البته اگر مثل آقای مرسومی زانودرد نداشته باشند! این را هم بگویم که دویدن و راه رفتن به صورت تند است که می تواند ضربان قلب را افزایش دهد و برای بدن مفید باشد. بنابراین اگر تصمیم گرفتید که راه بروید، قدم نزنید، تندتند راه بروید. ضمناً اگر شما هم مانند آقای مرسومی متأهل هستید، می توانید عصرهای تابستان را با خانواده تان به پارک نزدیک منزل خود بروید و خانوادگی ورزش کنید و این طوری هم سلامت جسمی و هم سلامت روانی تان را تضمین کنید.
نکته دیگر اینکه افرادی که حرفه ای ورزش می کنند، بعد از کنار گذاشتن آن از نظر روانی دچار استرس و تنش های عصبی می شوند و کمی طول می کشد تا بتوانند خودشان را با شرایط تازه وفق دهند. حالا اگر این افراد مثل آقای مرسومی استعداد خانوادگی چاق شدن هم داشته باشند که دیگر ابتلای شان به اضافه وزن دور از فکر نخواهد بود. این افراد باید بعد از کنار گذاشتن ورزش، با مشورت با یک متخصص تغذیه مقدار کالری دریافتی خود را به وسیله خوردن غذا کاهش دهند و آن را با فعالیت های روزانه شان هماهنگ سازند و فعالیت هایی مثل پیاده روی طولانی مدت را هم فراموش نکنند.
نگاه چهارم/ دکتر محمدرضا خدایی/ عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
تنظیم وزن از کاهش وزن مهم تر است
چاق شدن آقای مرسومی پس از ازدواج، مورد شایعی است که فقط مختص ایشان نیست. به نظر من، به عنوان یک متخصص روان پزشک، بیماری اعصاب و روان برای ایشان مطرح نیست. بلکه مشکل ایشان به تغییر در سبک زندگی، عدم مدیریت و رعایت مهارت های زندگی برمی شود.وقتی سبک زندگی فرد عوض می شود و از یک مرحله زندگی وارد مرحله دیگری می شود ممکن است احساس کند که باید گذشته خود را به طور کلی عوض کند یا اینکه توانایی مدیریت برنامه زندگی خود را ندارد. در حالی که یکی از مهم ترین مسایلی که ما عنوان می کنیم، مدیریت زندگی و یادگیری مهارت های آن است که این مدیریت می تواند شامل مدیریت زمان، برنامه ریزی و تصمیم گیری باشد.فردی که ازدواج نموده با توجه به تغییر در سبک زندگی، اولویت هایش عوض می شود. در درجه اول همه فعالیت ها به سمت کار و احساس مسوولیت برای تامین مخارج زندگی، وقت گذاشتن برای زندگی و... می رود.
در درجه دوم، روش تغذیه اش تغییر می نماید. یعنی فردی که ممکن است گاهی وقت ها خارج از خانه غذا بخورد بعد از ازدواج خود را موظف به حضور در خانه می بیند. این عامل باعث می شود که فرد تغذیه بیشتر و فعالیت بدنی کمتری داشته باشد.
هرچند که این عمل پسندیده ای است، اما به نظر می رسد همه چیز مدیریت نشده است. در واقع اولویت بندی برای زندگی انجام نشده است. اگر فرد به صورت کوتاه مدت همه انرژی خود را صرف کار کردن نموده و ورزش و تغذیه سالم را رها کند، دچار عوارضی می شود که بعدها به طور غیرمستقیم روی سبک زندگی وی تاثیر می گذارد. افزایش وزن زیاد، کم تحرکی و عدم برنامه ریزی در مدیریت تغذیه، فرد را دچار برخی بیماری ها از جمله بیماری های قلبی و افزایش فشارخون و... می نماید که روی سلامت جسمی او و به تبع آن روی سلامت روان خانواده اش تاثیر می گذارد.
توصیه بنده به امثال داوود مرسومی این است که حتما اولویت ها را معین کنید و زمانی را برای سلامتی خود بگذارید. ورزش را جزو سبد زندگی حساب کنید نه جزو سرگرمی و فوق برنامه.
از آنجا که ورزش عامل سلامتی است و باعث سلامتی روح و جسم فرد و خانواده اش می شود، افراد می توانند سایر اعضای خانواده شان را نیز درگیر این سرگرمی سالم کنند. یعنی مثلا یک یا دو ساعت از وقت خود را در طول هفته صرف ورزش کند. برای اینکه احساس مسوولیت پذیری و توجه به خانواده زیر سوال نرود، فرد می تواند در کنار خانواده به فعالیت هایی همانند شنا یا کوهنوردی بپردازد که باعث تقویت جسم، کاهش وزن و بعلاوه باعث تنظیم وزن می شود.
به یاد داشته باشیم که همه چیز کاهش وزن نیست بلکه با توجه به قد و توان جسمی و روحی، تنظیم وزن مهم است.
اگر فرد این رویه را در پیش گیرد و ورزش جزو سبد زندگی وی باشد، کم کم سبک زندگی قبلی (تجرد) وارد سبک زندگی تاهل می شود و با مدیریت و برنامه ریزی درست برای زندگی، کار، تغذیه و سرگرمی و جایگاهی خاص برای هر کدام از آنها قایل شدن، مطمئنا از این شرایط خارج شده یا حداقل جلوی افزایش وزن گرفته می شود.
لازم به ذکر است این برنامه ریزی ها باعث نشاط خانواده می شود. در غیر این صورت اعتماد به نفس فرد کاهش می یابد و نگرش فرد نسبت به جسم خودش عوض می شود و از طرفی فرد دچار افسردگی و گاهی بیماری های روحی و روانی می شود که سردسته آنها اضطراب و افسردگی است.
منبع: www.salamat.com
منبع: راسخون