این نقاش فرانسوی بیشترین نقاشی را از ایران کشیده است ، جمله ای که نقاش فرانسوی بر روی یک از نقاشی هایش نوشته است چیست؟

به گزارش قالب وبلاگ ها، هر جا که روی آسمان همین رنگ است. آلن بایاش بالای نقاشی ای که از دورنمای کاشان کشیده، این جمله را به خط فارسی خام و مهربانانه ای نوشته است. این جمله چقدر شبیه جمله هرکجا هستم باشم آسمان مال من است از نقاشی از همین شهر است.

این نقاش فرانسوی بیشترین نقاشی را از ایران کشیده است ، جمله ای که نقاش فرانسوی بر روی یک از نقاشی هایش نوشته است چیست؟

قالب وبلاگ ها، هنرمندان سراسر زمین چقدر شبیه هم اند و گرفتار مرز و نقشه نیستند. نگاهی عاشقانه به زمین دارند و انگار از یک قبیله اند. کتاب دودوست اثر آلن بایاش، سفری به ایران از جنس نقاشی است که در آن، آلن و سیروس دو دوست فرانسوی و ایرانی، دور ایران می چرخند.

آلن فرانسوی با اینکه می داند آداب و رسومش با سیروس ایرانی فرق دارد، با این که می داند خط او ازچپ به راست است و خط سیروس از راست به چپ، با او دوست می گردد تا ایران را بهتر بشناسد و با ایران دوست گردد.

نه امضای پای تابلو چیزی را به یادم می آورد، نه موضوع نقاشی ها که چشم انداز هایی بود از اصفهان، یزد و شهرهای کویری. اما چیز آشنایی - خیلی آشنایی - در تابلوها بود که می شناختم اش؛ انگار کسی را ببینی و بدانی که روزگاری خیلی دوست بوده اید، خاطره ها داشته اید و حالا تو نه نامش را به یاد می آوری، نه می دانی کجا دیدی اش. آن خط های سیاه ظریف و لغزان در طراحی های محیطی، رنگ های تند، درخشان و خالص، آن سرمه ای خاصی که فقط در شب های روشن کویر می گردد آن را دید، انگار از سال های دور می آمدند...؛ از تصویرهای کتاب بابابرفی. آن لکه آبی تند که جای چشم آدمک را روی کاغذ خیس دویده بود، برف هایی که از بس رنگ داشت، سرد نبود... امضا را شناختم. یادم آمد نام را کجاها دیده ام؛ روی جلد کتاب های مربعی شکل کانون در سال های دور؛ تصویرگر: آلن بایاش.

باغ هتل عباسی اصفهان موزه ای از هنرهای ایرانی است و برای مسافران فرصت تجربه سکونت در فضا و حال و هوایی با معماری ایرانی را پدید می آورد

آلن بایاش متولد 27 نوامبر سال 1937، در شهر گره فرانسه است. فارغ التحصیل مدرسه عالی هنرهای تزیینی پاریس در رشته معماری داخلی. بایاش بعد از اتمام تحصیلاتش در پاریس ماند و تا سال 1967 به طراحی فضاهای داخلی و فرم های تزیینی مشغول بود.

30 ساله بود که به عنوان استاد دانشکده هنرهای تزیینی به ایران آمد و چند سالی درس داد اما وقتی در سال 1349، کتاب بابابرفی جبار باغچه بان را نقاشی کرد، بیشتر از هر چیز، به عنوان تصویرگر کتاب بچه ها شناخته شد.

بابابرفی، آغاز همکاری او با کانون پرورش فکری بچه ها و نوجوانان بود. طراحی داخلی 2 کتابخانه کودک در تهران و کرج نیز یادگار همکاری او با کانون پرورش فکری در آن سال هاست. بیش از 22 کتاب برای بچه های ایران نقاشی نموده است.

بایاش چند سالی در ایران ماند و دوباره به فرانسه برگشت اما ایران در جان و نگاهش ماند. رد هنر، تفکر، حتی خلق و خوی پیچیده ایرانی را می گردد در قرینه ها، نقش های پرپیچ و خم خط های زیاد، ظریف و لغزان و نگاه های ریز بافته درهم تابلوهای او دید. نقاشی های او - حتی در تصویرهایی که برای کتاب بچه ها کشیده است - اغلب پر از نقش های ریز و جزییاتی است که آدم را یاد مینیاتورهای ایرانی می اندازد. توصیف او از ایران همواره این بوده؛ جادوی رنگ ها. ایران به خاطر چهار فصل بودنش، سرشار از رنگ است؛ چیزی که در هنر ایران، به شکل نوعی موسیقی درونی، نوعی هماهنگی می گردد دید.

آلن نقاش آبی هاست. آبی دریاهای مدیترانه و فیروزه ای گنبدهای ایرانی

رنگ ها در نقاشی های او بسیار درخشان اند؛ رنگ هایی که فضای تابلوهایش را به شکل گیج نماینده ای زنده و بازیگوش نموده است. شاید این سرزندگی ماندگار در آثارش، حاصل سال ها نقاشی برای بچه ها باشد.

بایاش نقاش دریاست. شهرهای بندری، اسکله ها، قایق ها و کشتی ها از مهم ترین عناصر تابلوهای او هستند. به همین علت، نیروی دریایی فرانسه عنوان نقاش رسمی نیروی دریایی را به او داده است. او عضو گروه دریایی ها ست؛ جمعی از هنرمندان نقاش، مجسمه ساز و... که در آفرینش آثارشان بیش از هر چیز، از دریا الهام گرفته اند. امضای همه اعضای این گروه، شکل های مختلفی از لنگر است. لنگر برای آنها نماد جدا شدن از خشکی، برای رسیدن به دریا و نیز بازگشت از دریاست. این گروه، همه از هنرمندان رسمی نیروی دریایی فرانسه اند و عبارت مشهور و مشترک شان این است: ما دریانورد نیستیم اما آب قلب ما را احاطه نموده و رنگش را به چشم هایمان داده است.

با این همه، بایاش نقاش کویر است؛ جایی که رنگ ها را در شدیدترین حالتشان می گردد دید؛ نارنجی های تند، قهوه ای هایی با رنگ مایه های قرمز، آبی ها و سرمه ای های مطلق، همه در تابلوهای کویری او به شدت حضور دارند.

اما آنچه سبک خاص بایاش را می سازد و او را از گروه بزرگ نقاشان چشم انداز متمایز می نماید، استفاده از اجزای مینیاتورها و نگاره های ایرانی به شکلی کاملا دکوراتیو در این چشم انداز هاست، شمسه از عناصر تکرارشونده نقاشی های اوست. در تابلوی سن مالو، نقش شمسه با شاه عباسی ها، اسلیمی ها و ختایی ها در بالای تابلو، جای خورشید را گرفته و رنگ لاکی تندش در تمام تابلو منتشر است. این رنگ و حاشیه کناره تابلو با حلزونی ها و کله اژدری ها، فرم دگرگون شده ای از فرش های ایرانی را به یاد بیننده می آورد.

چشم انداز یک بندر فرانسوی که از میان طاق های ضربی تو در تو دیده می گردد، نمایی از سی وسه پل را تداعی می نماید.

در این تصویرسازی از مسجد و خانقاه نطنز ذوق زدگی آلن در مقابل مسجد و خانقاه نطنز بسیار به چشم می آید

عناصر بصری مثل طرح های کتیبه، شرفه و الهام هایی از نقش های سنتی قالی مثل ستاره ها و خشتی ها، عناصر بصری محکمی هستند که بایاش با یاری آنها، تلفیقی از فضاهای انتزاعی شرقی و نقاشی واقع گرای چشم انداز را به وجود آورده که هم برای بیننده ایرانی خوشایند است هم به چشم هموطنان اش زیباست.

بایاش هرگز سعی ننموده مینیاتور ایرانی را تقلید کند، شاید مهم ترین ویژگی نقاشی های او این است که بدون کم کردن جزییات، آنها را ساده می نماید. خط ها آزاد و راحتند، رنگ ها جابه جا تغییر می نمایند، عناصر تابلو لغزانند، به آرامی وارد حیطه همدیگر می شوند و ترکیب تازه ای می سازند که درعین حال آشناست.

کاروانسرای میر پنج از آن بناهای قدیمی کاشان است، بایاش نزدیک به 30 سال پیش همراه شاگردانش به این کاروانسرا سفر نموده

دیگر آنکه بایاش از قرینه - چنان که در تذهیب ها و مینیاتورهای ایرانی وجود دارد - استفاده نمی نماید، نقش های او آینه نیستند، یکدیگر را تکرار نمی نمایند بلکه به یاد می آورند. این شیوه درعین حال که حس هماهنگی و نظم در تابلو به بیننده احساس ثبات و آرامش می دهد اما تنوع، تغییر، کشف و حس بازیگوشی و ماجراجویی را هم از او دریغ نمی نماید. می گردد بارها به تابلوهای او - به خصوص تابلوهای شرقی اش - نگاه کرد و هربار چیز تازه ای دید. این درست به معنای ساده کردن نقش (به خصوص در اجرا) بدون کاستن از پیچیدگی های آن است.

نقش در تابلوهای او کاملا سیال است، همواره عناصری از شمسه ها (که یادآور مرکزیت و پیوستگی هستند) جدا می شوند و در تابلو می چرخند.

در تابلوی باغ شرقی گل های چهارپر همه جا هستند، درخت ها بالای خورشیدند و رشته برگ های بید، وسط تابلو معلق اند.

این ویژگی را در نقاشی های او برای بچه ها هم می گردد دید. نقاشی ها کنجکاوی کودک را تحریک می نمایند. همه نقاشی در یک نگاه دیده نمی گردد و کودک هربار چیز تازه ای را در آَن کشف می نماید.

از میان کتاب هایی که او تا به امروز در ایران منتشر نموده؛ 2 کتاب، مورد استقبال بیشتری واقع شده؛ یکی کتاب دو دوست که نوشته و نقاشی خود اوست؛ بایاش در این کتاب، ماجرای 2 پسربچه به نام های سیروس و آلن را روایت می نماید که به وسیله نامه باهم آشنا شده اند و هرکدام درباره کشور خودشان می نویسند، بایاش متن فارسی و فرانسه کتاب را به جای استفاده از حروف چاپی رایج، با خط خود نوشته است.

این فرم باتوجه به متن کتاب که نامه نگاری با دست است، تاثیر خوبی بر خواننده می گذارد و حس انسانی و صمیمیت بیشتری را منتقل می نماید. دیگری کتاب اصفهان، نهال دل من تصاویر تابلوهایی است که او از منظره ها اصفهان و اطراف کشیده است و بیشتر از هر چیز، فهم همدلانه نقاش را از چشم انداز ها، مکان ها و آدم های نقاشی اش نشان می دهد.

در این نقاشی سیروس، دوست ایرانی آلن با غرور انگشتش را به سوی ارگ بم گرفته است

منبع: همشهری آنلاین

به "این نقاش فرانسوی بیشترین نقاشی را از ایران کشیده است ، جمله ای که نقاش فرانسوی بر روی یک از نقاشی هایش نوشته است چیست؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "این نقاش فرانسوی بیشترین نقاشی را از ایران کشیده است ، جمله ای که نقاش فرانسوی بر روی یک از نقاشی هایش نوشته است چیست؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید